عروس خودپسندي ، آشپزي بلد نبود و نزد مادرشوهرش زندگي مي كرد . مادرشوهر پخت و پز را بعهده داشت . يك روز مادرشوهر مريض شد و از قضا آن روز مهمان داشتند . عروس مي خواست پلو بپزد ولي بلد نبود ، پيش خودش فكر كرد اگر از كسي نپرسد پلويش خراب مي شود و اگر از مادرشوهرش بپرسد آبرويش مي رود و او را سرزنش مي كند .
پيش مادر شوهرش رفت و سعي كرد طوري سوال كند كه او متوجه نشود كه بلد نيست آشپزي كند .
از مادرشوهر پرسيد : چند پيمانه برنج بپزم كه نه كم باشد ، نه زياد ؟
مادر شوهر جواب سوال را داد و پرسيد : پختن آنرا بلدي ؟
عروس گفت : اختيار داريد تا حالا هزار بار پلو پخته ام . ولي اگر شما هم بفرمائيد بهتر است .
مادرشوهر گفت : اول برنج را خوب بايد پاك مي كني .
عروس گفت : ميدانم .
مادرشوهر گفت : بعد دو بار آنرا مي شوئي و مي گذاري تا چند ساعت در آب بماند .
عروس گفت : ميدانم .
مادرشوهر گفت : برنجها را توي ديك مي ريزي و روي آن آب مي ريزي و كمي نمك مي ريزي و مي گذاري روي اجاق تا بجوشد .
عروس گفت : اينها را مي دانم .
مادرشوهر گفت : وقتي ديدي مغز برنج زير دندان خشك نيست ،آنرا در آبكش بريز تا آب زيادي آن برود . بعد دوباره آنرا روي ديك بگذار و رويش را روغن بده .
عروس گفت : اينها را مي دانم .
مادر شوهر از اينكه هي عروس مي گفت خودم مي دانم ناراحت شد و فكر كرد به او درسي بدهد تا اينقدر مغرور نباشد ، براي همين گفت : يك خشت هم بر در ديك بگذار و روي آنهم آتش بريز و بگذار تا يك ساعت بماند و برنج خوب دم بكشد .
عروس گفت : متشكرم ولي اينها را مي دانستم .
عروس به تمام حرفها عمل كرد وآخر هم يك خشت خام بر در ديك گذاشت . ولي بعد از چند دقيقه خشت بر اثر بخار ديك وا رفت و توي برنجها ريخت .
عروس كه رفت پلو را بكشد ديد پلو خراب شده و به شوهرش گله كرد . شوهرش پرسيد : چرا خشت روي آن گذاشتي ؟
عروس گفت : مادرت ياد داد . راست كه ميگن عروس و مادرشوهر با هم نمي سازند .
مادر شوهر رسيد و خنده كنان گفت : دروغ من در جواب دروغهاي تو بود ، من اينكار را كردم تا خودپسندي را كنار بگذاري و تجربه ديگران را مسخره نكني .
عروس گفت : من ترسيدم شما مرا سرزنش كنيد .
مادر شوهر گفت : سرزنش مال كسي است كه به دروغ مي خواهد بگويد كه همه چيز را مي دانم . هيچ كس از روز اول همه كارها را بلد نيست ولي اگر خودخواه نباشد بهتر ياد مي گيرد . حالا هم ناراحت نباشيد ، من جداگانه برايتان پلو پخته ام و حاضر است برويد آنرا بياوريد و سر سفره ببريد
روزي روباه ، خروسي را گرفت و دويد تا او را در يك جاي امن بخورد .
خروس كه جان خود را در خطر ديد سعي كرد كه حقه اي به روباه بزند تا او دهانش را باز كند و از دست او فرار كند بنابراين به او گفت : اگر مرا ول كني در حق تو دعاي خير مي كنم .
اما روباه كه خيلي زرنگ بود جواب نداد و در دلش گفت : اگر دعاي تو اجابت مي شود براي خودت دعا كن .
خروس دوباره كفت : اگر مرا آزاد كني هر شب يك مرغ چاق و چله برايت مي آورم .
روباه جواب نداد و در دلش گفت : تمام كساني كه گرفتار مي شوند همين حرف را ميزند .
خروس هر چه حرف زد و سعي كرد كه روباه جوابي به او بدهد موفق نشد تا اينكه وارد خرابه اي شدند . خروس ديد كه ديگر فرصتي براي او نمانده است ، به روباه گفت : حالا كه مي خواهي مرا بخوري در اين دم آخر از تو خواهشي دارم ، من خروس دين داري هستم لااقل قبل از خوردنم نام يكي از پيغمبرها را ببر تا راحتتر بميرم . و او را به خدا قسم داد كه نام يكي از پيفمبرها راببرد .
خروس مي خواست تا از فرصت استفاده كند و هنگاميكه روباه دهنش با ز مي شود تا نام يك پيغمبر را مي برد ، فرار كند .
روباه كه خيلي زرنگ بود متوجه منظور خروس شد ، ولي چون دلش به حال خروس سوخت خواست تا آرزوي او را برآورده كند و همانطور كه گردن خروس را با دندانش گرفته بود گفت : جرجيس ( جرجيس يكي از پيامبران عهد قديم است ) و با اين حيله هم خواست خروس را برآورده كرد و هم مجبور نبود كه دهانش را باز كند . ( شما مي دانيد چرا مجبور نبود دهانش را باز كند ؟ )
اين ضرب المثل زماني استفاده مي شود كه كسي از ميان چيزهاي مهمتر و معروف ، چيز گمنامي را انتخاب كند . يا چيزي را پيدا كند كه مناسب حال او باشد .
در روزگار قديم در شهر ري خياطي بود كه دكانش سر راه گورستان بود . وقتي كسي ميمرد و او را به گورستان مي بردند از جلوي دكان خياط مي گذشتند .
يك روز خياط فكر كرد كه هر ماه تعداد مردگان را بشمارد و چون سواد نداشت كوزه اي به ديوار آويزان كرد و يك مشت سنگ ريزه پهلوي آن گذاشت .
هر وقت از جلوي دكانش جنازه اي را به گورستان مي بردند يك سنگ داخل كوزه مي انداخت و آخر ماه كوزه را خالي مي كرد و سنگها را مي شمرد .
كم كم بقيه دوستانش اين موضوع را فهميدند و برايشان يك سرگرمي شده بود و هر وقت خياط را مي ديدند از او مي پرسيدند چه خبر ؟ خياط مي گفت امروزسه نفر تو كوزه افتادند .
روزها گذشت و خياط هم مرد . يك روز مردي كه از فوت خياط اطلاعي نداشت به دكان او رفت و مغازه را بسته يافت . ازهمسايگان پرسيد : خياط كجاست ؟
همسايه به او گفت : خياط هم در كوزه افتاد .
و اين حرف ضرب المثل شده و وقتي كسي به يك بلائي دچار مي شود كه پيش از آن درباره حرف مي زده ، مي گويند :” خياط در كوزه افتاد ” .
مي گويند حضرت سليمان زبان همه جانداران را مي دانست ، روزي از خدا خواست تا يك روز تمام مخلوقات خدا را دعوت كند .
از خدا پيغام رسيد ، مهماني خوب است ولي هيچ كس نمي تواند از همه مخلوقات خدا يك وعده پذيرائي كند .
حضرت سليمان به همه آنها كه در فرمانش بودند دستور داد تا براي جمع آوري غذا بكوشند و قرارگذاشت كه فلان روز در ساحل دريا وعده مهماني است .
روزي كه مهماني بود به اندازه يك كوه خوراكي جمع شده بود . در شروع مهماني يك ماهي بزرگ سرش را از آب بيرون آورد و گفت : خوراك مرا بدهيد .
يك گوسفند در دهان ماهي انداختند . ماهي گفت : من سير نشدم . بعد يك شتر آوردند ولي ماهي سير نشده بود .
حضرت سليمان گفت : او يك وعده غذا مهمان است آنقدر به او غذا بدهيد تا سير شود .
كم كم هر چه خوراكي در ساحل بود به ماهي دادند ولي ماهي سير نشده بود . خدمتكاران از ماهي پرسيدند : مگر يك وعده غذاي تو چقدر است ؟
ماهي گفت : خوراك من در هر وعده سه قورت است و اين چيزهائي كه من خورده ام فقط به انداره نيم قورت بود و هنوز دو قورت ونيمش باقي مانده است .
ماجرا را براي سليمان تعريف كردند و پرسيدند چه كار كنيم هنوز مهمانها نيامده اند و غذاها تمام شده و اين ماهي هنوز سير نشده .
حضرت سليمان در فكر بود كه مورچه پيري به او گفت : ران يك ملخ را به دريا بياندازيد و اسمش را بگذاريد آبگوشت و به ماهي بگوئيد دو قورت و نيمش را آبگوشت بخورد .
از آن موقع اين ضرب المثل بوجود آمده و اگر فردي به قصد خير خواهي به كسي محبت كند و فرد محبت شونده طمع كند و مانند طلبكار رفتار كند مي گويند : عجب آدم طمعكاري است تازه هنوز دو قورت ونيمش هم باقي است
حسني با مادر بزرگش در ده قشنگي زندگي مي كرد . حسني يك بزغاله داشت و اونو خيلي دوست داشت . روزها بزغاله را به صحرا مي برد تا علف تازه بخورد .
هنوز پاييز شروع نشده بود كه حسني مريض شد و يك ماه در خانه ماند . مادربزرگ حسني كاه و يونجه اي كه در انبار داشتند به بزغاله مي داد .
وقتي حال حسني خوب شده بود ، ديگر علف تازه اي در صحرا نمانده بود . آن سال سرما زود از راه رسيد .
همه جا پر از برف شد و كاه و يونجه ها ي انبار تمام شد . بزغاله از گرسنگي مع مع مي كرد . حسني كه دلش به حال بزغاله گرسنه مي سوخت اونو دلداري مي داد و مي گفت : “ صبر كن تا بهار بيايد آنوقت صحرا پر از علف مي شود و تو كلي غذا مي خوري . ”
مادر بزرگ كه حرفهاي حسني را شنيد خنده اش گرفت و گفت : تو مرا ياد اين ضرب المثل انداختي كه مي گويند بزك نمير بهار مياد خربزه و خيار مياد . آخه پسر جان با اين حرفها كه اين بز سير نمي شود .
به خانه همسايه برو و مقداري كاه از آنها قرض بگير تا وقتي كه بهار آمد قرضت را بدهي .
حسني از همسايه ها كاه قرض كرد و به بزك داد و بزك وقتي سير شد شاد وشنگول ، مشغول بازي شد .
يكي بود يكي نبود غير از خدا هيچكس نبود . پيرمردي در دهي دور در باغ بزرگي زندگي مي كرد . اين پيرمرد از مال دنيا همه چيز داشت ولي خيلي تنها بود ، چون در كودكي پدر و مادرش از دنيا رفته بود و خواهر و برادري نداشت . او به يك شهر دور سفر كرد تا در آنجا كار كند . اوايل ، چون فقير بود كسي با او دوست نشد و هنگاميكه او وضع خوبي پيدا كرد حاضر نشد با آنها دوست شود ، چون مي دانست كه دوستي آنها براي پولش است
يك روز كه دل پيرمرد از تنهائي گرفته بود به سمت كوه رفت . در ميان راه يك خرس را ديد كه ناراحت است . از او علت ناراحتيش را پرسيد . خرس جواب داد : ” ديگر پير شده ام ، بچه هايم بزرگ شده اند و مرا ترك كرده اند و حالا خيلي تنها هستم . “
وقتي پيرمرد داستان زندگيش را براي خرس گفت ، آنها تصميم گرفتند كه با هم دوست شوند .
مدتها گذشت و بخاطر محبتهاي پيرمرد ، خرس او را خيلي دوست داشت . وقتي پيرمرد مي خوابيد خرس با يك دستمال مگسهاي او را مي پراند . يك روز كه پيرمرد خوابيده بود ، چند مگس سمج از روي صورت پيرمرد دور نمي شدند و موجب آزار پيرمرد شدند .
عاقبت خرس با وفا خشمگين شد وبا خود گفت : ” الان بلائي سرتان بياورم كه ديگر دوست عزيز مرا اذيت نكنيد . “
و بعد يك سنگ بزرگ را برداشت و مگسها را كه روي صورت پيرمرد نشسته بودند بشانه گرفت و سنگ را محكم پرت كرد .
و بدين ترتيب پيرمرد جان خود را در راه دوستي با خرس از دست داد .
و از اون موقع در مورد دوستي با فرد ناداني كه از روي محبت موجب آزار دوست خود مي شود اين مثل معروف شده كه مي گويند ”دوستي فلاني مثل دوستي خاله خرسه است . “
يكي بود ، يكي نبود ، خروسي بود بال و پرش رنگ طلا ، انگاري پيرهني از طلا، به تن كرده بود ، تاج قرمز سرش مثل تاج شاهان خودنمائي مي كرد . خروس ما اينقدر قشنگ بود كه اونو خروس زري پيرهن پري صدا مي كردند .
خروس زري از بس مغرور و خوش باور بود هميشه بلا سرش مي اومد براي همين آقا سگه هميشه مواظبش بود تا برايش اتفاقي نيافته .
روزي از روزا آقا سگه اومد پيش خروس زري پيرهن پري ، بهش گفت : خروس زري جون .
خروسه گفت : جون خروس زري
سگ گفت : پيرهن پري جون
خروس : جون پيرهن پري
سگ : مي خوام برم به كوه دشت ، برو تو لونه ، نكنه بازم گول بخوري ، درو رو كسي وا نكني
خروس گفت : خيالت جمع باشه ، من مواظب خودم هستم .
آقا سگه رفت ، بي خبر از اينكه روباه منتظر دور شدن اون بود .
همينكه آقا سگه حسابي دور شد ، روباه ناقلا جلوي لونه خروس زري اومد تا نقشه اش رو عملي كنه ، جلوي پنجره ايستاد و شروع كرد به آواز خوندن :
اي خروس سحري چشم نخود سينه زري
شنيدم بال و پرت ريخته نذاشتن ببينم
نكنه تاج سرت ريخته نذاشتن ببينم
خروس زري كه به خوشگلي خودش افتخار ميكرد خيلي بهش بر خورد ، داد زد : ” نه بال و پرم ريخته ، نه تاج سرم ريخته . “
روباه گفت اگه راست ميگي ، بيا پنجره رو بازكن تا ببينمت .
خروس مغرور پنجره رو باز كرد و جلوي پنجره نشست و گفت : بيا اين بال و پرم ، اينم تاج سرم .
و همينكه خروس سرش رو خم كرد كه تاجش و نشون بده ، روباه بدجنس پريد و گردن خروس را گرفت .
خروس زري داد زد : آي كمك ، كمك ، آقا سگه به دادم برس .
آقا سگه با گوشهاي تيزش صداي خروس زري را شنيد و به طرف صدا دويد .
دويد و دويد تا به روباه رسيد . از روباه پرسيد : ” آي روباه ناقلا خروس زري را نديدي ؟ “
روباهه كه دهان آقا خروسه رو بسته بود و اونو توي كوله پشتي انداخته بود ، شروع كرد به قسم خوردن كه والا نديدم ، من از همه چيز بي خبرم ، و پشت سر هم قسم مي خورد .
يكدفعه چشم آقا سگه به كوله پشتي افتاد و گفت :” قسم روباه و باور كنم يا دم خروس را ؟“
آقا روباهه تازه متوجه شد كه دم خروس از كوله پشتي اش بيرون آمده ، پس كوله پشتي اش رو انداخت و تا مي توانست دويد تا از دست سگ نجات پيدا كند .
و خروس زري پيرهن پري هم همراه آقا سگه به خونشان برگشتند .
آره بچه ها جون وقتي كسي دروغي بگه ، ولي نشانهائي وجود داشته باشه كه حرف او را نقض كنه از اين ضرب المثل استفاده مي شود
موشي بنام فلفلي در دشت براي خودش لانه اي درست كرد و خيالش راحت بود كه زمستان را بخوبي سپري مي كند .
يك روز گاوي براي علف خوردن به دشت آمد وروي لانه آقا موشه نشست و مشغول استراحت شد .
موش آمد و از آقاي گاو خواهش كرد كه از روي لانه اش بلند شود تا خراب نشود . ولي گاو هيچ توجهي به موش نكرد و گفت : ” تو نيم وجبي به من دستور مي دهي كه از اينجا بلند شوم . مي داني من كي هستم ، مي داني من چقدر قوي و پر زورم ، حالا برو پي كارت و بگذار استراحت كنم . “
موش دوباره خواهش و التماس كرد ولي فايده اي نداشت و گوش آقا گاو به اين حرفها بدهكار نبود . موش پيش خودش فكر كرد ، حالا كه با خواهش كردن مشكلش حل نشده بايد كار ديگري بكند .
بعد يكدفعه روي آقا گاو پريد . گاو از خواب بيدار شد و خودش را تكان داد . موش روي گوش گاو پريد و يك گاز محكم از گوش او گرفت . گاو از جايش بلند شد و شروع به تكان دادن سرش كرد . ولي موش روي زمين پريد و در يك سوراخ پنهان شد و گاو نتوانست كاري كند.
وقتي گاو دوباره خوابش برد ، موش دم گاو را گاز گرفت و روي درخت پريد .گاو از درد بيدار شد .خيلي عصباني بود ، سعي كرد كه بالا بپرد و موش را بگيرد تا ادبش كند ولي دستش به او نمي رسيد .
موش گفت : ” اگه بازم روي لونه من بخوابي ، گازت مي گيرم . “
گاو ديد ، چاره اي ندارد جز اينكه از آنجا برود و جاي ديگري بخوابد . گاو پيش خودش گفت : ” فلفل نبين چه ريزه ، بشكن ببين چه تيزه . با اين قد و قواره فسقلي اش چه جوري حريف من شد . “
موش با اينكه خيلي كوچكتر از گاو بود توانست مشكلش را حل كند .
پس كارآيي هر كس و هر چيز به قدو قواره اش نيست ، مثل فلفل قرمز ،با اينكه كوچك است ولي وقتي مي خوريم از بس تند است دهانمان مي سوزد .
ننه كلاغه صاحب يك جوجه شده بود . روزها گذشت و جوجه كلاغ كمي بزرگتر شد . يك روز كه ننه كلاغه براي آوردن غذا بيرون ميرفت به جوجه اش گفت : عزيزم تو هنوز پرواز كردن بلد نيستي نكنه وقتي من خونه نيستم از لانه بيرون بپري .
و ننه كلاغه پرواز كرد و رفت .
هنوز مدتي از رفتن ننه كلاغه نگذشته بود كه جوجه كلاغ بازيگوش با خودش فكر كرد كه مي تواند پرواز كند و سعي كرد كه بپرد ولي نتوانست خوب بال وپر بزند و روي بوته هاي پايين درخت افتاد .
همان موقع يك كلاغ از اونجا رد ميشد ،چشمش به بچه كلاغه افتاد و متوجه شد كه بچه كلاغ نياز به كمك دارد . او رفت كه بقيه را خبر كند و ازشان كمك بخواهد
پنج كلاغ را ديد كه روي شاخه اي نشسته اند گفت :” چرا نشسته ايد كه جوجه كلاغه از بالاي درخت افتاده.“ كلاغ ها هم پرواز كردند تا بقيه را خبر كنند .
. تا اينكه كلاغ دهمي گفت : ” جوجه كلاغه از درخت افتاده و فكر كنم نوكش شكسته . “ و همينطور كلاغ ها رفتند تا به بقيه خبر بدهند .
. كلاغ بيستمي گفت :” كمك كنيد چون جوجه كلاغه از درخت افتاده و نوك و بالش شكسته .“
همينطور كلاغ ها به هم خبر دادند تا به كلاغ چهلمي رسيد و گفت :” اي داد وبيداد جوجه كلاغه از درخت افتاده و فكر كنم كه مرده .“
همه با آه و زاري رفتند كه خانم كلاغه را دلداري بدهند . وقتي اونجا رسيدند ، ديدند ، ننه كلاغه تلاش ميكند تا جوجه را از توي بوته ها بيرون آورد .
كلاغ ها فهميدند كه اشتباه كردند و قول دادند تا از اين به بعد چيزي را كه نديده اند باور نكنند .
از اون به بعد اين يك ضرب المثل شده و هرگاه يك خبر از افراد زيادي نقل شود بطوريكه به صورت نادرست در آيد ، مي گويند خبر كه يك كلاغ، چهل كلاغ شده است
پس نبايد به سخني كه توسط افراد زيادي دهن به دهن گشته، اطمينان كرد زيرا ممكن است بعضي از حقايق از بين رفته باشد و چيزهاي اشتباهي به آن اضافه شده باشد
اختلال و نابسماني در هر يک از امور و شئون کشور ناشي از بي کفايتي و سوء تدبير رئيس و مسئول آن مؤسسه يا اداره است. چه تا آب از سرچشمه گل آلود نباشد به آن تيرگي نمي گذرد و با آن گرفتگي با سنگ و هر چه سر راه است؛ برخورد نمي کند. عبارت مثلي بالا با آنکه ساده بنظر مي رسد، ريشه تاريخي دارد و از زبان بيگانه به فارسي ترجمه شده است.
خلفاي اموي جمعاً چهارده نفر بودند که از سال 41 تا 132 هجري در کشور پهناور اسلامي خلافت کرده اند. اگر چه در ميان اين خلفا افراد محيل و مدبري چون معاويه و عبدالملک مروان وجود داشته اند، ولي هيچ يک از آنها در مقام فضيلت و تقوي و بشر دوستي همتاي خليفه هشتم عمربن عبدالعزيز نمي شدند. اين خليفه تعاليم اسلامي را تمام و کمال اجرا مي کرد و دوران کوتاه خلافتش توأم با عدل و داد بوده است. بدون تکليف و تجمل زندگي مي کرد و براي تأمين معاش روزانه بيش از دو درهم در روز از بيت المال برنمي داشت. نسبت به خاندان رسالت، خاصه حضرت علي بن ابي طالب (ع) قلباً عشق مي ورزيد و از اينکه آن افصح متکلمان را در ميان دو نماز و در کوي و برزن سب و لعن مي کردند چون خاري دل و جانش را مي خليد و بالاخره با هوشمندي و تدبيري بس عاقلانه که از حوصله اين مقال خارج است، سب و لعن امير مؤمنان را ممنوع داشت و با اين پايمردي و فداکاري در زمره اتقيا و نيکمردان عالم درآمد. روزي همين خليفه از عربي شامي پرسيد: «علاملان من در ديار شما چه مي کنند و رفتارشان چگونه است؟». عرب شامي با تبسمي رندانه جواب داد: «چون آب در سرچشمه صاف و زلال باشد در نهرها و جويبارها هم صاف و زلال خواهد بود.». هميشه آب از سرچشمه گل آلود است. عمر بن عبدالعزيز از پاسخ صريح و کوبنده عرب شامي به خود آمد و درسي آموزنده بيآموخت.
بعضيها اين سخن را از حکيم يوناني ارسطو مي دانند، آنجا که گفته بود: « پادشاه مانند دريا، و ارکان دولت مثال انهاري هستند که از دريا منشعب مي شوند.»، ولي ميرخواند آنرا از افلاطون مي داند که فرمود: «پادشاه مانند جوي بزرگ بسيار آب است که به جويهاي کوچک منشعب مي شود. پس اگر آن جوي بزرگ شيرين باشد، آب جويهاي کوچک را بدان منوال توان يافت، و اگر تلخ باشد همچنان». فريدالدين عطار نيشابوري اين موضوع را به عارف عاليقدر ابوعلي شقيق بلخي نسبت ميدهد که چون قصد کعبه کرد و به بغداد رسيد، هارون الرشيد او را بخواند و گفت: «مرا پندي ده». شقيق ضمن مواعظ حکيمانه گفت: «تو چشمه اي و عمال جويها. اگر چشمه روشن بود، تيرگي جويها زيان ندارد، اما اگر چشمه تاريک بود به روشني جوي اميدي نبود». در هر صورت اين سخن از هر کس و هر کشوري باشد، ابتدا به لسان عرب درآمد و سپس به زبان فارسي منتقل گرديد، ولي به مصداق الفضل للمتقدم بايد ريشه عبارت مثلي بالا را از گفتار افلاطون دانست که بعدها متأخران آن عبارت را به صور و اشکال مختلفه درآورده اند.
هرگاه کسي به اميد موفقيت و انجام مقصود مدتها تلاش و فعاليت کند ولي با صراحت و قاطعيت پاسخ منفي بشنود و دست رد به سينه اش گذارند و بالمره او را از کار نااميد کنند، براي بيان حالش به ضرب المثل بالا استناد جسته مي گويند: «بيچاره اين همه زحمت کشيد ولي بالاخره آب پاکي روي دستش ريختند».
در اين مقاله مطلب بر سر آب پاکي است که بايد ديد چه نوع آب است که تکليف را يکسره مي کند.
در دين اسلام فصل مخصوصي براي طهارت و پاکيزگي آمده است. شايد علت اين امر عدم رعايت اعراب - البته در زمان جاهليت - به موضوع نظافت و بهداشت بود که علاقه مخصوصي به آن نشان نمي دادند. به همين ملاحضه شارع مقدس عامل نظافت و پاکيزگي را از عوامل اساسي ايمان تلقي فرموده است. احکام و تعاليم اسلامي هر فرد مسلمان را موظف مي دارد که از چند چيز خود را پاک نگاهدارد تا سالم و تندرست بماند و به بيماريهاي گوناگون دچار نشود.
مهمترين عوامل ناپاکي که در اصطلاح فقهي آنرا نجاسات گويند عبارتند از:
1- بول و غايط انسان و حيوانات حرام گوشت. 2- خون و مردار انسان و حيواناتي که هنگام سر بريدن، خون جهنده دارند. 3- سگ و خوک که در خشکي زندگي مي کنند. 4- انواع مسکرات که مست کننده هستند.
عواملي که پاک کننده نجاسات هستند و آنها را مطهرات مي نامند عبارتند از:
1- آب. 2- زمين که در موقع راه رفتن ته کفش و يا مانند آن را اگر نجس باشد پاک مي کند. 3- آفتاب که بر اثر تابش بر اشياء مرطوب هر نجاستي را زايل مي کند. 4- استحاله يا دگرگون شدن اشياي نجس، مانند چوب نجس که چون بسوزد و خاکستر شود؛ خاکستر آن پاک است.
بايد دانست که در ميان مطهرات مزبور آب مؤثرترين عامل پاک کننده است و زمين و آفتاب و استحاله در مرحله دوم مطهرات قرار دارند. هر چيز نجس با شستن پاک مي شود و اصولاً آب زايل کننده هر گونه نجاسات است، منتهي در فقه اسلام در باب طهارت چنين آمده که اشياء نجس با يکبار شستن پاک نمي شوند.
موضوع مشکوک و ناپاک را بايد از سه الي هفت بار - بسته به نوع و کيفيت نجاست - شستشو داد تا طهارت شرعي به عمل آيد. به آن آب آخرين که نجاست و ناپاکي را به کلي از بين مي برد در اصطلاح شرعي " آب پاکي " مي گويند. زيرا اين آب آخرين موقعي ريخته مي شود که از نجاست و ناپاکي اثري باقي نمانده، موضوع مشکوک کاملا پاک و پاکيزه شده باشد. با اين توصيف به طوري که ملاحضه مي شود " آب پاکي " همان طوري که در اصطلاح شرعي آب آخرين است که شيء ناپاک را به کلي پاک مي کند، در عرف اصطلاح عامه کنايه از " حرف آخرين " است که از طرف مخاطب در پاسخ متکلم و متقاضي گفته مي شود و تکليفش را در عدم اجابت مسئول يکسره و روشن مي کند. تنها تفاوت و اختلافي که وجود دارد اين است که در فقه اسلامي عبارت آب پاکي فقط در مورد مثبت، که همان نظافت و پاکيزگي است به کار مي رود، ولي در معاني و مفاهيم استعاره اي ناظر بر نفي و رد و جواب منفي است که پس از شنيدن اين حرف آخرين به کلي مأيوس و نااميد شده، ديگر به هيچ وجه در مقام تعقيب و تقاضايش بر نمي آيد.
آب زير کاه به کساني اطلاق مي شود که زندگي و و نشر اجتماعي خود را بر پايه مکر و عذر و حيله بنا نهند و با صورت حق به جانب ولي سيرتي نامحمود در مقام انجام مقاصد شوم خود برآيند. اين گونه افراد را مکار و دغلباز نيز مي گويند و ضرر خطر آنها از دشمن بيشتر است. زيرا دشمن با چهره و حربه دشمني به ميدان مي آيد، در حالي که اين طبقه در لباس دوستي و خيرخواهي خيانت مي کنند.
اکنون بايد ديد در اين عبارت مثلي، آبي که در زير کاه باشد چگونه ممکن است منشأ زيان و ضرر شود.
آب زير کاه از ابتکارات قبايل و جوامعي بود که به علت ضعف و ناتواني جز از طريق مکر و حيله ياراي مبارزه و مقابله با دشمن را نداشته اند. به همين جهت براي آنکه بتوانند حريف قوي پنجه را مغلوب و منکوب نمايند، در مسير او باتلاقي پر از آب حفر مي کردند و روي آب را با کاه و کلش طوري مي پوشانيدند که هيچ عابري تصور نمي کرد "آب زير کاهي" ممکن است در آن مسير و معبر وجود داشته باشد. بايد دانست که ايجاد اين گونه باتلاقهاي آب زيرکاه صرفاً در حول و حوش قرا و قصبات مناطق زراعي امکان پذير بود، تا براي عابران وجود کاه و کلش موجب توهم و سوءظن نشود و دشمن با خيال راحت و بدون دغدغه خاطر و سرمست از باده غرور و قدرت در آن گذرگاه مستور از کاه و کلش گام بر مي داشت ون در درون آب زير کاه غرقه مي شد.
آب زير کاه در قرون و اعصار قديمه جزء حيله هاي جنگي بود و سپاهيان متخاصم را از اين رهگذر غافلگير و منکوب مي کردند.
البته اين حيله جنگي در مناطق باتلاقي و نقاطي که شاليزاري داشت - مانند گيلان و مازندران - بيشتر معمول و متداول بود تا همان طوري که گفته شد، موجب سوءظن دشمن نگردد. طريقه اش اين بود که در مسير قشون مهاجم باتلاقهاي پراکنده و متعدد و کم عرض حفر مي کردند و روي باتلاقها را با کاه و کلشن مي پوشانيدند. بديهي است عبور از اين مناطق موجب مي شد که قسمت مقدم مهاجمين يعني پيشتازان و سوارکاران در باتلاقهاي سرپوشيده فرو روند و پيشروي آنها دچار کندي شود تا براي مدافعان فرصت و امکان آمادگي و تجهيز سپاه فراهم آيد. في المثل اسپهبد فرخان بزرگ، فرزند دابويه، معاصر عبدالملک مروان، که بعد از پدر بر مسند حکومت طبرستان نشست و از گيلان تا نيشابور را در حيطه تصرف آورده بود؛ براي جلوگيري از عصيان و سرکشي ديلمي ها و ساير طاغيان و سرکشان: «از آمل تا ديلمستان چنان به اصطلخ (گويش مازندراني به معني استخر) و خندق و مثل هذا استوار گردانيد که جز پياده را عبور ممکن نبودي».
درباره کساني که عمر طولاني کنند و روزگاري دراز در اين جهان بسر برند، از باب تمثيل يا مطايبه مي گويند "فلاني آب حيات نوشيده". ولي اين عبارت مثلي بيشتر در رابطه با بزرگان و دانشمندان و خدمتگزاران عالم بشريت و انسانيت که نام نيک از خود بيادگار گذاشته، زنده جاويد مانده اند، به کار مي رود. اين ضرب المثل به صور و اشکال آب حيوان و آب بقا و آب خضر و آب زندگاني و آب اسکندر نيز به کار رفته، شعرا و نويسندگان هر يک به شکلي در آثار خويش آورده اند.
اکنون ببينيم اين آب حيات چيست و از کجا سرچشمه گرفته است.
ضمن افسانه هايي که مورخان و افسانه پردازان يوناني و مصري براي اسکندر مقدوني نوشته اند و تاريخ نويسان اسلامي آنرا ساخته و پرداخته کرده اند، داستان سفر کردن اسکندر به ظلمات و موضوع آب حيات است؛ که قبلا به وسيله افسانه نويس مصري جان گرفت و در خلال قرون متمادي به چند زبان ترجمه شده، در هر عصر و زمان شکل و هيئت مخصوصي به آن داده شده است.
شرح داستان في الجمله آنکه، اسکندر مقدوني پس از فتح سغد و خوارزم، از يکي از معمرين قوم شنيد که در قسمت شمال آبگيري است که خورشيد در آنجا فرو مي رود و پس از آن سراسر گيتي در تاريکي است. در آن تاريکي چشمه اي است که به آن " آب حيوان " گويند. چون تن در آن بشويند، گناهان بريزد و هر کس از آن بخورد نمي ميرد. اسکندر پس از شنيدن اين سخن با سپاهيانش جانب شمال را در پيش گرفت و به زمين همواري رسيد که ميانش دره و نهر آبي وجود داشت. به فرمانش پلي بر روي دره بستند و از روي آن عبور کردند. پس از چند روز به سرزميني رسيدند که خورشيد بر آن نمي تابيد و در تاريکي مطلق فرو رفته بود. اسکندر تمام بنه و اسباب و همراهان را در ابتداي ظلمات بر جاي گذاشت و با چهل نفر مصاحب و صد نفر سردار جوان و يکهزار و دويست نفر سرباز ورزيده، خورشت چهل روزه برگرفت و داخل ظلمات شد. فرمان داد که در ميان آنان کسي از سالمندان نباشد. ولي پيرمردي که آرزو داشت عجايت و شگفتيهاي طبيعت را ببيند و پسرانش جزء سربازان مورد اعتماد اسکندر بودند، از آنها خواهش کرد که او را همراه خود ببرند؛ شايد در اين سفر پر خطر به وجود شخص مجرب دنيا ديده اي احتياج افتد. پسران براي آنکه کسي پدرشان را نشناسد، ريش و گيس وي را تراشيدند و او را متنکراً به همراه بردند. پس از طي مسافتي، ظلمت و تاريکي هوا و سختي و دشواري راه، اسکندر و همراهان را از پيشروي بازداشت، به قسمي که هر قدر به چپ و راست مي رفتند، راه را نمي يافتند. اسکندر تعداد همراهان را به يکصد و شصت و نفر تقليل داد و آرزو کرد که ايکاش پيرمرد جهانديده اي همراه بود و راه و چاه را نشان مي داد.
آن دو برادر قدم جرئت پيش نهادند و حقيقت قضيه را - که چگونه پدرشان را همراه آورده اند - به عرض اسکندر رسانيدند. اسکندر بي نهايت خوشحال شد و از پيرمرد خواست راه علاجي براي پيشروي بينديشد.
پيرمرد گفت: «بايد اسبها نرينه را بر جاي گذاريم و سوار ماديانها شويم، زيرا ماديان در تاريکي بهتر از اسب نر به راه پي مي برد و پيش مي رود». بر طبق دستور عمل کردند و روانه شدند. پيرمرد به پسرانش دستور داد هر قدر بتوانند از ريگهاي بيابان بردارند و در خورجين بگذارند.
باري، اسکندر و همراهان هجده روز تمام در ظلمت و تاريکي روي ريگهاي بيابان پيش رفتند تا به کنار چشمه اي رسيدند که هواي معطر و دلپذير داشت و آبش مانند برق مي جهيد. اسکندر احساس گرسنگي کرد و به آشپزش آندرياس دستور داد غذايي طبخ کند. آندرياس يک عدد از ماهيهاي خشک را که همراه آورده بود، براي شستن در چشمه فرو برد. اتفاقاً ماهي زنده شد و از دست آندرياس سريده در آب چشمه فرو رفت. آندرياس آن اتفاق شگفت را به هيچکس نگفت و کفي از آن آب بنوشيد و مقداري با خود برداشت و غذاي ديگري براي اسکندر طبخ کرد. قبل از آنکه از ظلمات خارج شوند، اسکندر به کليه همراهان فرمان داد ضمن حرکت آنچه از سنگ و چوب يا هر چيز ديگري که در راه بيابند با خود بردارند. معدودي از همراهان به فرمان اسکندر اطاعت کردند، ولي اکثريت همراهان که از رنج و خستگي راه به جان آمده بودند، اسکندر را ديوانه پنداشته با دست خالي از ظلمات خارج شدند. به روايت ديگر، اسکندر به همراهان گفت: «هر کس از اين سنگها بردارد و هر کس برندارد بالسويه پشيمان خواهد شد». عده اي از آنها سنگها را برداشتند و در خورجين اسب خود ريختند؛ ولي عده اي اصلاً برنداشتند. چون به روشنايي آفتاب رسيدند، معلوم شد که تمام آن سنگها از احجار کريمه، يعني مرواريد و زمرد و جواهر بوده و همان طوري که اسکندر گفته بود، آنهايي که برنداشتند از ندامت و پشيماني لب به دندان گزيدند و کساني که برداشته بودند، افسوس خوردند که چرا بيشتر برنداشتند.
دير زماني نگذشت که راز آندرياس فاش شد و به ناچار جريان چشمه حيوان و زنده شدن ماهي خشک را به اسکندر گفت. اسکندر از اين پيش آمد سخت برآشفت و آندرياس را مورد عتاب قرار داد که چرا به موقع آگاه نکرده تا از «آب حيات» بنوشد و زندگي جاودانه يابد. اما چه سود که کار از کار گذشته، راه بازگشت نداشت. تنها کاري که براي اطفاي نايره غضب خويش توانست بکند اين بود که فرمان داد سنگ بزرگي به گردن آندرياس بستند و او را در دريا انداختند تا حيات ابدي را که بر اثر نوشيدن آب حيات به دست آورده بود با سختي و دشواري سپري کند و هيچ لذتي از زندگي جاودانه نصيبش نگردد. مي گويند آندرياس هنوز که هنوز است، در قسمتي از درياي آندرنتي جاي دارد.
اين بود خلاصه اي از داستان ظلمات و آب حيات يا آب زندگاني که افسانه پردازان يوناني براي اسکندر ساخته و پرداخته کرده اند و پس از آن با اندک اختلافي به زبانهاي پهلوي و سرياني و عربي و فارسي جديد نقل گرديد.
در پايان مقال شايد بي فايده نباشد که ريشه اصلي اين افسانه موهوم گفته آيد:
افسانه اسکندر مقدوني که به گفته مورخان واقع بين مردي جاه طلب و در عين حال سفاک و بي رحم بود، پس از مرگ زودرس وي در تمامي قرون و اعصار نشو و نما کرد و به اقتضاي طبيعت يوناني که مبالغه پسند بود، تدريجاً شاخ و برگ گرفته به صورت درختي بزرگ و تنومند درآمد، تا به حدي که مقام پيغمبري يافت! و سر از ظلمات درآورد و از کنار چشمه حيوان عبور کرد. ريشه اصلي اين افسانه واهي و خالي از حقيقت را در شهر اسکندريه که مدفن اسکندر بود بايد جستجو کرد. چه اهالي اسکندريه تعلق خاطر شديدي به اسکندر داشتند و مخصوصاً به سبب کينه و عداوتي که اهالي يونان و مصر از ايرانيان داشتند و اسکندر را مغلوب کننده ايران مي دانستند، لذا براي او مقام مافوق بشری قائل شده اند.
کتاب کاله: فصل داغ تابستان، یکی از دسرهای خنک و خوشمزهای که حالتان را جا خواهد آورد، فالوده شیرازی خانگی است. فالوده شیراز، اصفهان و یزد از معروفترین نوع فالودهها هستند که نوع شیرازی آن با چاشنیهایی مثل آب لیمو، عرق نسترن و شربت آلبالو میل میشود و از دو نوع دیگر شناخته شدهتر است. با ما همراه باشید.
مواد لازم
طرز تهیه
1. ابتدا داخل یک ظرف، آب و نشاسته را مخلوط کنید.
2. مخلوط را داخل یک قابلمه نچسب ریخته و آن را روی حرارت قرار دهید.
3. سپس به وسیله یک قاشق چوبی مرتب هم بزنید تا مایه فالوده به جوش بیاید.
4. گلاب را اضافه کنید و به هم زدن ادامه دهید تا مخلوط غلیظ و کشدار شود. حدود ۲۰ دقیقه این مرحله طول میکشد.
5. وقتی مایه به شکل یک توپ درآمد. یک دمکنی روی قابلمه قرار دهید و شعله را تا حد ممکن ملایم کنید تا خامی نشاسته گرفته شود.
6. چرخ گوشت را آماده کرده و ریزترین پنجره آن را وصل کنید. یک کاسه برداشته و مقداری آب و یخ داخل آن بریزید سپس طوری کنار چرخ گوشت قرار دهید تا رشتههای فالوده به محض بیرون آمدن از چرخ گوشت، داخل آن بریزند.
7. مایه فالوده را داخل چرخ گوشت بریزید.
8. به صورت مداوم و به آرامی رشتهها را با دست زیرورو کنید. برای این کار بهتر است از دستکش استفاده کنید تا دستتان یخ نزند.
9. بعد از این که کل مایه چرخ شد، مقداری یخ را خرد کرده و با کمی گلاب و شربت و آبلیمو به آن اضافه کنید.
10. فالوده را در کاسهای مناسب ریخته و مقداری شربت آبلیمو یا آلبالو روی آن ریخته سپس با یک لیموترش تزیین کنید. میتوانید مقداری بستنی زعفرانی با تکههای خامه و پسته کنار فالوده سرو کنید.
وبسایت دونفره: تو هوای گرم تابستون یکی از بهترین گزینه ها برای سرحال اومدن نوش جون کردن نوشیدنی های خوشمزه و خنکه و یکی از بهترین گزینه ها برای تهیه نوشیدنی هم استفاده از شربت های خونگیه که در این مطلب میخوایم طرز تهیه شربت تمشک رو بهتون بگیم.
مواد لازم
مراحل تهیه
1. در ابتدا باید آب و شکر رو داخل یه قابلمه بریزیم و شکر رو هم بزنیم تا داخل آب حل بشه.
2. حالا اجازه میدم تا آب به جوش بیاد.
3. آب و شکر که یکی دو قل با هم زدن تمشک ها رو اضافه میکنیم.
4. اجازه میدیم تا تمشک برای ده دقیقه الی یک ربع بجوشه تا کاملا به آب رنگ و مزه پس بده در طی این مدت بهتره کف مخلوطمون رو برداریم تا بعدا شربتمون شفاف بشه.
5. بعد از طی این مدت زمان مخلوطمون رو صاف میکنیم تا شربت از تمشک ها جدا بشه. بعدا میتونین از تمشک ها استفاده های زیادی کنید مثل تهیه مارمالاد با تمشک.
6. حالا شربت ما حاضره در صورتی که دوست داشته باشین شربت غلیظ تری داشته باشید میتونین دوباره داخل قابلمه برش گردونین و بهش حرارت بدین تا قوام بیاد.
7. یادتون باشه اجازه بدین تا شربت کاملا سرد بشه و بعد در ظرف رو ببنیدن تا بخار آب داخل شربت نریزه و باعث کپک زدن شربت نشه…
وبسایت آرگا: پنکیک در واقع همان نان تابه ای است که که میان وعده ای خوبی محسوب می شود. البته به عنوان نان در وعده صبحانه نیز کاربرد دارد. این نان با مواد مختلفی تهیه می شود اما آرد جزء ثابت و همیشگی آن است. طرز تهیه پنکیک گوشت یکی از دستورالعمل های عالی برای تهیه پنکیک می باشد.
پنکیک ها از جمله چاشنی های خوشمزه هستند که به عنوان نان مورد استفاده قرار می گیرند. نوعی نان نازک، گرد و تخت است که با ریختن خمیر آشپزی در ماهی تابه پخته می شود. پنکیک نوتلا، پنکیک موز و پنکیک ماست از خانواده پنکیک می باشند. در آموزش طرز تهیه پنکیک گوشت همراه ما باشید.
روشن شد که با اندک تفاوتی که در دستور تهیه این پنکیک ها ایجاد کنید، می توانید طعم متفاوتی از آن را تجربه کنید. بسته به اینکه چه طعمی را برای پنکیک ترجیح می دهید و به عنوان چه وعده ای مورد استفاده قرار می گیرد، دایره وسیعی برای انتخاب دارید.
مواد لازم جهت تهیه خمیر
طرز تهیه خمیر پنکیک
تخم مرغ را با نمک و فلفل و روغن مخلوط کنید. ماست و بیکینگ پودر را به آن اضافه کنید و هم بزنید. آرد الک شده را کم کم به آن اضافه کنید.
مواد میانی
طرز تهیه پنکیک گوشت ( مواد میانی)
1. پیاز را به صورت نگینی خرد کنید. آن گاه در مقداری روغن تفت دهید. گوشت و زردچوبه را به آن اضافه کنید.
2. زمانی که آب گوشت تبخیر شد، رب گوجه را به آن اضافه کنید. نمک و ادویه به آن بزنید. در مرحله بعدی طرز تهیه پنکیک گوشت, قارچ و فلفل دلمه را به آن اضافه کنید و همه مواد را خوب تفت دهید.
3. یک قالب متوسط انتخاب کنید و کف قالب را یک کاغذ روغنی بگذارید. دیواره های قالب را چرب کنید. نصف خمیر تهیه شده را در آن بریزید. مواد میانی را به آرامی بر روی خمیر بریزید. روی این مواد نصف پنیر پیتزا را اضافه کنید.
4. در ادامه، بقیه خمیر را هم به آرامی روی مواد بریزید و صاف کنید. حالا بقیه پنیر را اضافه کنید.
5. آن گاه پنکیک را در فری که از قبل با دمای 180 درجه سانتی گراد گرم کرده اید، قرار دهید. اجازه دهید این پنکیک به مدت 45 دقیقه در فر باقی بماند. برای برشته شدن پنکیک نیز در آخر چند دقیقه گریل فر را روشن کنید.
امیدواریم آموزش پخت پنکیک گوشت برای شما مفید واقع شده باشد و این نان تابه ای خوشمزه را با طعمی فوق العاده در کنار خانواده محترمتان نوش جان بفرمایید و از آن لذت ببرید.
مجله سرآشپز: کاسرول سبزیجات، یک پیش غذای خوشمزه است که میتوانید از آن به عنوان یک شام سبک هم استفاده کنید.
مواد مورد نیاز:
روش پخت:
وبسایت بدونیم - مریم اسدی: تو دنیای فینگرفودها کمتر کسی میتونه از ناگت مرغ بگذره غذایی که هم مورد علاقه بچه هاست هم بزرگترها. اما این غذا اونجوری که باید سالم نیست پس چی میشد اگه به جای ناگت مرغ آماده ورژن سبزیجاتش رو توی خونه درست می کردیم. ناگت سبزیجات هم خوشمزه ست هم مغذی و از همه مهمتر نیازی به سرخ شدن عمیق نداره.
مواد مورد نیاز:
طرز تهیه
1. فر را روی ۴۰۰ درجه فارنهایت گرم کنید.
2. گلچه های نصف یک عدد گلم کلم را جدا کرده و داخل غذاساز بریزید. گل گلم ها را آسیاب کنید تا به شکل برنج درآید. درواقع به آن برنج گل کلم هم می گویند. ۲ پیمانه از آن جدا کنید اگر گل کلم اضافی آمد آن را برای وعده بعدی کنار بگذارید.
3. کلم بروکلی را به اندازه ۵ الی ۶ دقیقه بخارپز کنید.
4. کلم ها را داخل مایکروفر هم می توانید بخارپز کنید.
5. سبزیجات، پنیر، سیر و ادویه جات را داخل غذاساز اضافه کرده و مخلوط کنید.
6. تخم مرغ ها را داخل ظرف جداگانه ای هم بزنید.
7. تخم مرغ ها و ۱ پیمانه پودر سوخاری یا پودر نان را به مواد داخل غذاساز اضافه کنید و هم بزنید.
8. هر چند وقت یکبار غذاساز را خاموش کرده و مواد را هم بزنید تا تمام قسمت های مواد به اندازه یکسان مخلوط شوند.
9. باقیمانده پودر سوخاری را داخل ظرف جداگانه ای بریزید. مواد را در اندازه های کوچک گرد گرد کنید صاف کنید و داخل پودر سوخاری بغلتانید.
10. سپس آن ها را داخل سینی فر چرب شده قرار دهید و ۱۲ الی ۱۵ دقیقه یا تا زمانی که ترد شود داخل فر بپزید.
نکته: اگر می خواهید ناگت ها را سرخ کنید داخل تابه روغن را داغ کرده و ناگت ها را به مدت ۸ الی ۱۰ دقیقه سرخ کنید.
ناگت سبزیجات را می توانید با سس مورد علاقه خود سرو کنید. سس خردل، کچاپ یا هر سس دیگری که دوست دارید اما با سس باربیکیو طعم بهتری خواهد داشت. برای این که از طعم این غذا لذت بیشتری ببرید در کنار آن ماست یونانی سرو کنید.
طرز تهیه:
۱. سه قاشق غذاخوری آب را داخل یک کاسه کوچک ریخته و یک بسته ژلاتین را کم کم روی آن بپاشید و سریع هم بزنید. سپس ۳ تا ۴ دقیقه کنار بگذارید.
۲. ماست یونانی و خامه را در یک کاسه متوسط بریزید و با همزن بزنید تا یک دست شود.
وبسایت سرآشپز پاپیون: ژله شکلاتی راه راه دسری خوش ظاهر و خوشمزه است که فقط به مقداری زمان و حوصله نیاز دارد. این ژله را برای میهمانی ها تهیه کنید و لذت ببرید.
مواد لازم
مواد لازم برای قسمت سفید.
مواد لازم برای قسمت شکلاتی روشن:
مواد لازم برای قسمت شکلاتی تیره:
طرز تهیه برای قسمت شکلاتی تیره:
1. آب جوش و شکر و پودر هات شکلات و شکلات تلخ را روی حرارت ملایم قرار داده و مرتب هم میزنیم تا تمام مواد حل شده و یکدست شود .
2. پودر ژلاتین را با آب سرد روی بخار آب قرار داده تا شفاف شود حالا ژلاتین حل شده را به مایع شکلاتی اضافه کرده خوب مخلوط کرده کنار میگذاریم.
طرز تهیه برای قسمت شکلاتی روشن:
1. شیر وشکر را روی حرارت ملایم قرار میدهیم تا کاملا داغ شود ولی نجوشد.
2. حالا هات شکلات را افزوده خوب مخلوط میکنیم و میگذاریم کمی خنک شود . پودر ژلاتین را در آب سرد ریخته هم زده روی بخار آب قرار میدهیم تا شفاف شود .
3. حالا ژلاتین حل شده را کنار میگذاریم تا کمی خنک شود سپس آن را به شیر ولرم اضافه کرده خوب مخلوط کرده کنار میگذاریم.
طرز تهیه برای قسمت سفید:
1. پودر زلاتین را با آب سرد مخلوط کرده روی بخار آب قرار میدهیم تا حل شود .
2. شیر و شکر را مخلوط کرده روی حرارت ملایم قرار میدهیم و مرتب هم میزنیم تا شکر حل شود .سپس خامه و وانیل را افزوده خوب مخلوط میکنیم تا یکدست شود حالا میگذاریم کمی خنک شود
3. ژلاتین را هم کنار میگذاریم تا داغی بیافتد حالا شیر و ژلاتین را مخلوط کرده و کنار میگذاریم تا خنک شود .
4. قالب مخصوص ژله را با قلمو چرب کرده(خیلی کم) در فریزر قرار میدهیم تا کاملا سرد شود یک لایه از مایع شکلاتی تیره در قالب ریخته میگذاریم در یخچال تا نیم بند شود
5. سپس لایه دوم را از شکلاتی روشن استفاده میکنیم و بعد از نیم بند شده لایه دوم در لایه سوم از مایع سفید و مثل ژله رنگین کمان کار را ادامه میدهیم تا مایعات ما تمام شود حالا در یخچال قرار میدهیم تا کاملا بسته شود.
سایر نکات
1. در هر مرتبه که ژله می ریزیم در فریزر قرار می دهیم تا کمی ژله بسته شود.
2. برای جدا کرده ژله از قالب کمی قالب را بیرون یخچال قرارداده ودور ژله را از قالب بوسیله چاقوی ظریفی جداکرده با تکان دادن قالب به راحتی ژله از ظرف جدا می شود.
3. در هر موقعی که می خوام ژله آماده کنم اول گنجایش ظرف را اندازه می گیرم که ژله آماده شده ظرف را تقریبآپر کند .
مجله اینترنتی ستاره: آبغوره از دیرباز مورد استفاده ایرانیان بوده است و اغلب خانوادهها آن را در خانه درست میکنند. آبغوره فواید زیادی دارد و درمان بسیاری از بیماریها میباشد و نگهداری از آن بسیار مهم است، زیرا آبغوره فاسد میتواند موجب خطرات زیادی مثل مسمومیت و حتی ابتلا به سرطان بشود.
در این مطلب روش نگهداری آبغوره از ابتدای تمیز کردن غورهها، استریل کردن شیشه، ریختن آبغوره در شیشه و روش و محل مناسب نگهداری بعد از آن را به خوبی برای شما شرح میدهیم.
قبل از درست کردن آبغوره چه باید کرد؟
از غورههای خراب برای درست کردن آبغوره استفاده نکنید. غورهها را پس از دانه کردن به خوبی بشویید و اجازه دهید تا کاملا خشک بشوند (حدود ۱۴ الی ۲۴ ساعت صبر کنید تا خشک شوند) زیرا اگر آبی روی آنها بماند بعد از آبگیری موجب فاسد شدن و کپک زدن سریع آبغوره میشود.
انتخاب شیشه مناسب برای نگهداری آبغوره
برای نگهداری آبغوره از شیشههای کوچک استفاده کنید و پس از باز کردن هر شیشه آن را زود مصرف کنید. سعی کنید شیشهای انتخاب کنید که دهانه آن تنگ باشد تا به راحتی کپک نزند.
نکته مورد توجه: از ظروف یا بطریهای پلاستیکی برای نگهداری آبغوره استفاده نکنید زیرا مواد اسیدی موجود در آبغوره با دیواره ظروف پلاستیکی واکنشهای نامطلوبی ایجاد میکند و باعث سمی یا سرطانزا شدن آن میشود. برای نگهداری آبغوره از ظروف شیشهای استفاده کنید و بهتر است این ظروف شیشهای، تیره باشند تا کمتر نور را از خود عبور دهند.
روشهای استریل کردن شیشه آبغوره قبل از استفاده
روش اول: با استفاده از آبجوش
ابتدا شیشهها را بشویید و به صورت افقی داخل قابلمه بگذارید (برای اینکه آب قابله داخل شیشه نیز برود) سپس داخل قابلمه را با آب هم دما با شیشهها پر کنید و آن را روی حرارت متوسط اجاق گاز قرار دهید. اگر شیشه درب فلزی دارد، آن را نیز در قابلمه بیاندازید تا استریل شود.
صبر کنید تا آب به جوش آید، سپس اجازه دهید شیشهها به مدت یک ربع داخل آب در حال جوش بمانند. سپس شیشه را از آب در آورید و صبر کنید تا خشک بشود.
توجه: در این روش شیشه و آب دائما هم دما هستند و با هم دچار افزایش دما میشوند و به همین دلیل از شکستن شیشه جلوگیری میشود.
روش دوم: با استفاده از فر
بعد از شستن شیشهها آنها را به مدت حداقل یک ساعت در فر از قبل گرم شده بگذارید، فر نباید خیلی داغ باشد زیرا ممکن است شیشهها بشکنند.
روش سوم: با استفاده از مایکروفر
شیشهها را خوب بشویید و به مدت دو دقیقه در مایکروفر با درجه بالا قرار بدهید.
روش صحیح ریختن آبغوره درون شیشه
بعد از اینکه شیشه کاملا خشک شد به آرامی آبغوره را داخل شیشه بریزید طوری که شیشه تا لبه پر نشود و مقدار خیلی کمی از لبه شیشه خالی بماند تا با ایجاد خلأ، اکسیژن به داخل آبغوره راه نیابد و امکان رشد کپکها وجود نداشته باشد. سپس روی سر شیشه را با نایلون یا سلفون بپوشانید و درب شیشه را محکم ببندید.
بعد با استفاده از نوار چسب برق کاری دور تا دور درپوش شیشه را چند دور بپیچید. با این کار راه نفوذ هوا درون شیشه بسته میشود و مدت طولانی میتوانید آبغوره را نگهدارید. برای مهر و موم کردن درب شیشه به صورت سنتی میتوانید با آب و آرد خمیر درست کرده و آن را دور درپوش شیشه قرار دهید.
محل نگهداری آبغوره چگونه باید باشد؟
در قدیم پس از اینکه آبغوره را داخل شیشه میریختند، آن را جلوی نور مستقیم آفتاب قرار میدادند تا به اصطلاح خوشرنگ بشود. اما امروزه این کار از نظر علمی رد شده است، زیرا قرار دادن آبغوره در آفتاب باعث ایجاد تغییرات شیمیایی در آن میشود. ویتامین c. موجود در آبغوره، به نور و حرارت حساس است و در برابر نور آفتاب از بین میرود. همچنین حالت اسیدی آن ممکن است برای معدهی افراد حساس به اسید مشکل ایجاد کند؛ بنابراین باید از قرار دادن این مواد در مقابل نور آفتاب به طور جدی خودداری شود.
بهتر است شیشه آبغوره خانگی را در جای خشک و خنک نگهداری کنید. با توجه به گفته وزارت بهداشت آبغوره را پس از باز کردن درب آن تا حدود یک سال میتوانید در یخچال نگهداری کنید.
توجه: از تماس قاشقهای چرب یا مرطوب با آبغوره خودداری کرده و حتی در شیشه آن را هم چرب یا مرطوب نکنید.
با آبغوره کپک زده چه باید کرد؟
در قدیم کپکی که روی آبغوره میبست را بر میداشتند و بقیه آن را مصرف میکردند. گرچه تاکنون مسمومیت و یا بیماری دیگری در اثر مصرف کوتاه مدت آن گزارش نشده است (مخصوصا اگر مقدار کپک ناچیز باشد) اما این کار از لحاظ سلامتی صحیح نیست.
برخی کپکها، سمومی مانند مایکوتوکسینها را تولید میکنند و برخی از این سموم در گروه مواد سرطان زا قرار میگیرند و میتوانند باعث ابتلا به انواع سرطان، مخصوصا سرطان کبد شوند. از آنجا که نمیتوان با چشم غیرمسلح، کپکهای خوب و بد را تشخیص داد، توصیه میشود که در صورت مشاهده کپک زدگی در سطح آبغوره از مصرف آن خودداری کنید.
وبسایت سرآشپز پاپیون: کدو حلوایی میوه خوش آب و رنگ و مقوی پاییزی است که میتوان با آن انواع دسر ها و غذا های خوشمزه را تهیه کرد که در این مطلب چند رسپی با آن را برایتان آورده ایم.
سوپ کدو تنبل
مواد لازم
طرز تهیه
1. کدو تنبل را پوست کنده و در آب کم بپزید و به شکل پوره در آورید
2. آب مرغ، نمک، پوره کدو تنبل، پیاز، آویشن، سیر، و فلفل را در یک دیگچه بریزید و روی اجاق بگذارید. پس از به جوش آمدن حرارت را کم کنید تا به مدت ۳۰ دقیقه بپزد
3. پس از پختن سوپ، مخلوط را بگذارید کمی سرد شود و در دسته های کوچک (۱ فنجان در یک زمان) داخل مخلوط کن ریخته و خوب مخلوط کنید تا محلول صاف و یکدست شود.
4. دوباره مخلوط سوپ کدو تنبل را به دیگچه برگردانید و بگذارید روی حرارت کم و به مدت ۳۰ دقیقه بجوشد.
5. در حین جوشیدن سوپ را هم بزنید تا غلیظ و یکدست شود.
6. سوپ کدو تنبل آماده است آن را در کاسه سوپ بریزید و با خامه و جعفری تازه خرد شده تزیین کنید.
سایر نکات
سوپ کدو تنبل یک سوپ مغذی و ساده است و به عنوان پیش غذا و یا غذای اصلی برای شام خانواده شما، سبک و لذیذ است.
اسموتی ادویه کدو حلوایی
مواد لازم
طرز تهیه
1. همه ی مواد را داخل مخلوط کن با سرعت بالا بزنید تا یکدست و ترکیب شوند. آنقدر شیر اضافه کنید تا غلظت مطلوب به دست بیاید.
2. داخل لیوان ها بریزید و روی آن ادویه ی پای کدو حلوایی بریزید. با نی سرو کنید.
اسپرسو کدو حلوایی
مواد لازم
طرز تهیه
1. نصف لیوان شیر را درون ظرفی بریزید سپس پوره کدو حلوایی ( کدو پخته ) ، شکر ، وانیل و دارچین را به شیر اضافه کنید و مواد را خوب باهم مخلوط نمائید.
2. پس از اینکه مواد را ترکیب کردید ، ظرف را در مایکروویو قرار دهید ، پس از ۱-۲ دقیقه مخلوط غلیظ و پر خامه ای خواهید داشت که اماده تهیه اسپرسو است ( روی حرارت هم میتوانید این مخلوط را آماده کنید ).
3. درون لیوان مقداری از مخلوط اماده بریزید سپس قهوه ( ۱ قاشق چایخوری قهوه + ۱ فنجان اب با حرارت ملایم دم کنید ) را به آن اضافه کنید و مقداری شیر روی ان بریزید.
4. مواد را با قاشق مخلوط کنید و کمی خامه زده شده روی نوشیدنی تان قرار دهید و در انتها با کمی پودر قهوه یا دارچین تزئین کنید.
سایر نکات
میتوانید بجای شکر از عسل ، شیره خرما ، شیره انگور و … استفاده کنید ؛ بهتر است از شیر پر چرب برای طعم خوب آن استفاده کنید ؛ سعی کنید مواد در زمان ترکیب داغ باشند تا نوشیدنی تان گرم و دلچسب باشد.
پلوی کدو حلوایی
مواد لازم
طرز تهیه
1. برنج را از قبل دو ساعت خیس کرده و آبکش کنید. یک عدد پیاز را نگینی خرد كرده و با روغن و کمی زردچوبه تفت دهید. کدو را اضافه کرده، تفت داده، کشمش را شسته و با کدو کمی تفت دهید. یک قاشق سوپخوری شکر و زعفران و درصورت دلخواه یک قاشق سوپخوری رب به آن اضافه كرده و از روی حرارت بردارید. برنج را ساده دم کنید.
2. براي درست كردن گوشت قلقلي ها گوشت چرخ كرده را در ظرفي بريزيد و یک عدد پیاز دیگر را در آن رنده كنيد . مقداري هم نمک و فلفل بزنيد . حالا با دستتان شروع به ورز دادن كنيد تا مايه گوشتي يكدست شود.تابه اي آماده كنيد و داخل آن مقداري روغن بريزيد .كوفته ها را در روغن سرخ کرده و به مخلوط کدو اضافه كنید. وقتي كه برنج دم کشید، آن را درون دیس کشیده و لابهلای آن گوشت و كدو را بريزيد و سرو كنيد.
دلمه کدو حلوایی
مواد لازم
طرز تهیه
1. ابتدا کدو حلوایی را شسته سر آن را بریده و داخل آنرا کاملاً خالی کرده و تمیز میکنیم.
2. داخل کدو کره آب شده و زعفران و کمی شکر زده روی کدو را روغن میمالیم و به مدت نیم ساعت داخل فر میپزیم.
3. پیاز را سرخ کرده گوشت را به آن اضافه کرده سرخ میکنیم و بعد رب را اضافه کرده و سرخ میکنیم و در نهایت برنج، سبزی و لپه پخته شده را اضافه کرده و کمی تفت داده و سرکه را هم به مواد اضافه میکنیم.
4. آلو خیس خورده یا برگه زرد آلو را هم اضافه کرده نمک و فلفل مواد را اندازه میکنیم و داخل کدو را پر میکنیم.
5. فر را از قبل روی °C۱۸۰ گرم کرده و کدو را داخل ظرف گذاشته روی آنرا فویل میکشیم و کف ظرف را کمی آب میریزیم به مدت ۴۵ دقیقه تا یک ساعت میپزیم.
وبسایت بدونیم - مریم اسدی: سمبوسه سرکه و سیب کاراملی دسر خوشمزه ای است که می توانید با آن ها در روزهای آرام بخش پاییزی برای خودتان و حتی میهمانان تان سنگ تمام بگذارید.
مواد مورد نیاز:
طرز تهیه
1. فر را روی ۴۰۰ درجه فارنهایت گرم کنید و روی سینی فر را با کاغذ روغنی بپوشانید.
2. داخل یک قابلمه کوچک سیب، شکر قهوه ای، سرکه، کره و دارچین را با هم مخلوط کنید و روی حرارت ملایم گاز قرار دهید.
3. اجازه دهید مواد بجوشد تا زمانی که سیب ها نرم شوند و شیره لعاب دار و تیره شود.
4. سپس نشاسته، نمک و وانیل را اضافه کرده و کنار بگذارید.
5. روی سطحی که کار می کنید کمی آرد بپاشید و خمیرها را روی آن قرار دهید. با یک چاقوی تیز خمیرها را چهار قسمت کنید و لبه های خمیرها را تخم مرغی کنید.
6. ۱ قاشق غذاخوری از مواد را داخل خمیر بریزید.
7. خمیر را به شکل مثلث تا کنید.
8. و کناره های خمیر را با چنگال شکل بدهید.
9. سمبوسه ها را داخل سینی بچینید و روی آن ها را تخم مرغ بمالید.
9. روی سمبوسه ها شکر خام بپاشید و با چاقو روی آن ها شکل ضربدر بزنید تا هنگام پخت بخار داخل آن خارج شود.
10. به مدت ۲۵ دقیقه در فر قرار دهید تا زمانی که روی سمبوسه ها طلایی مایل به قهوه ای رنگ شده باشد.
11. سپس سمبوسه ها را از فر بیرون بیاورید و قبل از سرو اجازه دهید سرد شوند.
طرز تهیه:
۱. در یک کاسه کوچک تخم مرغها را با جعفری، پودر سیر، نمک و فلفل بزنید و کنار بگذارید.
۲. در یک قابلمه گوشت چرخ کرده را روی حرارت متوسط بگذارید تا قهوهای شود. کنار بگذارید.
۳. پیازها و قارچ را روی حرارت متوسط سرخ کنید تا زمانی که نرم شوند (حدود ۸ تا ۱۰ دقیقه)
۴. دمای فر را روی ۵۰۰ درجه فارنهایت تنظیم کنید.
۵. روغن زیتون را در یک قابلمه بریزید و بگردانید تا همه جای آن چرب شود. گوشت پخته، پیاز و قارچهای را به طور یکنواخت در آن پخش کنید. مخلوط تخم مرغ همزده را روی آن بریزید و قابلمه را بگردانید تا تخم مرغ همه جای آن پخش شود. روی حرارت متوسط به مدت ۲ دقیقه بپزید. پنیر را روی آن بپاشید. قابلمه را به فر انتقال دهید.
۶. به مدت یک تا دو دقیقه یا تا وقتی تخم مرغها بپزند، در فر بپزید.
۷. از فر بیرون آورید و با احتیاط املت را داخل بشقاب بگذارید.
وبسایت روزیاتو - فروغ بیداری: برخی از کارهای خانه و آشپزی به زن یا مرد بودن شخص ربطی ندارد و لازم است همه آنها را یاد بگیرند
1. کباب کردن برگر
کباب کردن برگر کاری است که مردها هم انجام میدهند. بنابراین اگر دوست دارید مثلا همبرگر آبدار و خوشمزهای درست کنید بد نیست بدانید که با یک تکه یخ کارتان راه خواهد افتاد
2. نگهداری از موز
برای تازه نگه داشتن موز فقط کافیست دور ساقه آن سلفون بپیچید تا چندین روز بیشتر از حالت عادی سالم بماند و سیاه نشود.
3. پوست کندن سیر
برای پوست کندن سیر بدون دردسر، بوته کامل سیر را به مدت ۲۰ ثانیه با بالاترین درجه درون مایکروفر بگذارید. بعد از خارج کردن سیر از دستگاه پوست آن جدا میشود.
4. پوست کندن زنجبیل
بهترین روش برای پوست کندن زنجبیل استفاده از قاشق است.
5. ماهی را روی برشهای لیموترش کباب کنید
وقتی ماهی را روی گریل میگذارید به سطح آن میچسبد و موقع برداشتن شکل اصلی خود را از دست میدهد. برای پیشگیری از این مساله توصیه میکنیم ماهی خام را روی یک لایه برش لیموترش بچینید و سپس گریل کنید. لیموها طعم و عطر خوبی هم به ماهی میبخشند.
6. گرم کردن پیتزا
وقتی پیتزا را در مایکروفر گرم میکنید، خشک میشود و دیگر طعم تازگیِ اولیه خود را ندارد. اما میتوانید با قرار دادن یک لیوان پر از آب در کنار پیتزا، آن را در مایکروفر گرم کنید و از نرم و تازه بودنش مطمئن باشید.
7. برش دادن گوجهفرنگی گیلاسی
گوجهفرنگیها را پشت یک بشقاب بگذارید. یک بشقاب دیگر روی آنها قرار دهید و با دست بشقاب را ثابت کنید. سپس با یک چاقوی بزرگ و تیز در یک حرکت همه آنها را ببرید.
8. خرد کردن پیاز
برای اینکه هنگام خرد کردن پیاز اشک از چشمانتان سرازیر نشود توصیه میکنیم حتما آن را در فریزر بگذارید تا مواد شیمیایی نیمه سمی آن که عامل اشک آمدن هستند از بین بروند.
9. دم کردن چای
چای با رنگهای مختلف زمانهای متفاوتی برای دم کشیدن دارند.
چای سفید را باید در آب ۶۵ تا ۷۵ درجه سانتیگرادی به مدت ۱ تا ۲ دقیقه دم کنید و سپس بنوشید.
چای زرد را باید در آب ۷۰ تا ۸۰ درجه سانتیگرادی به مدت ۱ تا ۲ دقیقه دم کنید و سپس بنوشید.
چای سبز را باید در آب ۷۵ تا ۸۰ درجه سانتیگرادی به مدت ۱ تا ۲ دقیقه دم کنید و سپس بنوشید.
چای اولانگ (چینی) را باید در آب ۸۰ تا ۹۰ درجه سانتیگرادی به مدت ۲ تا ۳ دقیقه دم کنید و سپس بنوشید.
10. تخم مرغ
برای برداشتن پوستهای ریخته شده در تخم مرغ شکسته، از پوستهی آن استفاده کنید.
11. خرد کردن مرغ
برای پوست کندن و خرد کردن مرغ به جای چاقو از قیچی آشپزخانه استفاده کنید.
12. پخت بوقلمون
اگر بوقلمون بیش از حد پخته شد، میتوانید برای حفظ تازگی و آبدار بودن گوشت آن کمی آب مرغ به آن اضافه کنید.
13. خنک کردن نوشیدنی ها
برای اینکه نوشیدنی شما سریعتر از حالت عادی خنک شود، یک دستمال کاغذی خیس دور قوطی/بطری بپیچید و سپس آن را درون یخچال بگذارید.
14. تازه نگه داشتن کوکی
برای تازه نگه داشتن کلوچه و کوکی فقط کافی است یک برش سیب تازه درون ظرف آن قرار دهید. کوکی رطوبت سیب را میگیرد و برای زمان طولانیتری تازه میماند.
وبسایت دونفره: تا جایی که من تا به امروز متوجه شدم پلو های مخلوط مخصوصا از نوع لایه ای و قالبی خیلی طرفدار دارن و چه از نظر شکل و شمایل و چه از نظر طعم مزه نظر اکثر افراد رو جلب میکنن.
حالا خوبی این قضیه اینه که دستمون تو درست کردن پلوهای قالبی هم خیلی بازه و فقط یه قابلمه نچسب احتیاج داریم و یکم خلاقیت برای استفاده از مواد متنوع داخل غذا حالا در این مطلب میخوام طرز تهیه یه پلو مرغ خوشمزه ی قالب و لایه ای رو بهتون یاد بدم.
مواد لازم
مراحل تهیه
2. وقتی مرغ تنگ آب شد و پخت شعله رو خاموش میکنیم.
3. حالا سیب زمینی ای که داریم رو نگینی خرد کرده و داخل روغن سرخ میکنیم به روغن کمی زرچوبه و نمک هم اضافه کنین تا سیب زمینی سرخ شده های خوشمزه تر و خوش رنگ تری داشته باشین.
4. وقتی مرغ کمی از حرارت افتاد ریش ریشش کنین و داخل آب غلیظ شده اش بریزین.
5. حالا به مرغ ۲۰ گرم کره و دو قاشق زعفران دم کرده اضافه کنین و حدود ۵ دقیقه مواد رو با هم تفت بدین تا مرغ حسابی مزه بگیره.
6. در نهایت سیب زمینی سرخ کرده رو به مرغ اضافه کنین و مواد رو با هم مخلوط کنین حالا مایه پلو حاضره.
7. نوبت به چیدن پلو قالبیمون میرسه پس کف ماهیتابه به مقدار کافی روغن میریزیم و بعد یک عدد سیب زمینی خام که حلقه ای بریدیم رو کف قابلمه میچینیم بهتره روی سیب زمینی ها فقط کمی نمک بپاشین.
8. حالا ۱/۳ از کل برنجی که آبکش کردیم رو با ۱ قاشق مربا خوری زعفران دم کرده مخلوط کرده روی سیب زمینی ها میچینیم.
9. بعد ۱/۳ برنج آبکش شده ی ساده رو روی برنج زعفرونی میریزیمو سطحشون رو صاف میکنیم.
10. حالا نوبت مایه مرغ و سیب زمینیه که روی برنج پخش میکنیم و بعد ۱/۳ نهایی برنج رو روی مرغ میریزیم و حدود ۱/۴ لیوان آب دور تا دور قابلمه میدیم و برنجمون رو برای مدت نیم ساعت تا سه ربع دم میذاریم.
11. در نهایت کشمش پلویی، ۲۰ گرم کره و یک قاشق غذاخوری زعفران دم کرده رو داخل یه ماهیتابه با هم تفت میدیم تا کشمش ها نرم بشن در صورت تمایل میتونین کمی دارچین هم اضافه کنین.
12. حالا پلو مرغ قالبی خوشمزه ما حاضره و میتونیم با کشمش تزیین کرده و سرو کنیم
نوش جان!
وبسایت بدونیم - مریم اسدی: گراتین دوفینوس یا گراتین سیب زمینی یک غذای فرعی فرانسوی بسیار خوشمزه و معروف است. با کمک دستور زیر می توانید این غذای فرانسوی را خیلی ساده و در کمترین زمان درست کنید.
مواد مورد نیاز:
طرز تهیه
1. ابتدا سیب زمینی ها را پوست گرفته و حلقه حلقه کنید. سپس آن ها را داخل قابلمه بریزید و پیازها را اضافه کنید.
2. خامه، نمک، فلفل، سیر رنده شده، برگ بو، جوز هندی و پنیر پارمسان را اضافه کنید. ¼ پیمانه آب بریزید و هم بزنید.
3. شعله گاز را روشن و کم کنید. درب قابلمه را ببندید و بعد از ۶ دقیقه گاز را خاموش کنید و همه مواد را داخل قالب فر بریزید.
4. یک لایه پنیر روی مواد بریزید و داخل فر قرار دهید. بعد از ۱۵ الی ۲۰ دقیقه زمانی که لایه رویی طلایی رنگ شده باشد فر را خاموش کنید.
5. قبل از سرو به مدت ۵ الی ۱۰ دقیقه غذا را بیرون از قرار دهید.
وبسایت دونفره: سس سزار یکی از انواع شناخته شده سس های سالاده که برای تهیه سالاد سزار ازش استفاده میشه در دستور تهیه اصلی این سس از تخم مرغ خام و سسی مخصوص به نام سس ورسترشایر (worcestershire) استفاده میشه ولی از اونجایی که وجود تخم مرغ خام داخل سس سالاد به احتمال زیاد با ذائقه خیلی از ما ایرانیا جور نیست و سس ورسترشایر رو هم نمیشه به راحتی داخل ایران تهیه کرد در این مطلب طرز تهیه یه سس سزار خوشمزه با مواد جایگزین رو براتون میذاریم.
مواد لازم
مراحل تهیه سس سزار
1. طرز تهیه این سس خیلی راحته ابتدا باید سس مایونز رو داخل یه کاسه بریزیم، همونطور که در مقدمه هم گفتم برای تهیه سس سزار از تخم مرغ خام استفاده میشه اما از اونجایی که ممکنه مزه تخم مرغ داخل سالاد برامون زیاد جالب نباشه به جاش از سس مایونز استفاده میکنیم.
2. حالا روغن زیتون که بهتره برای خوش طعم تر شدن سس با بو باشه و همچنین سس خردل رو هم به سس مایونز اضافه کرده و مواد رو خوب با هم مخلوط میکنیم تا کاملا یکنواخت بشه.
3. سرکه هم در در واقع تو این سس جایگزین سس ورسترشایر هستش. پس سرکه رو هم اضافه کرده و باز مواد رو مخلوط میکنیم.
4. در نهایت پنیر پارمزان، سیر و آبلیمو رو هم اضافه میکنیم و کمی نمک هم میریزیم.
5. حالا مواد رو با هم مخلوط میکنیم تا سس یکنواخت بشه در این مرحله میتونین سس رو تست کنین و اگه به نظرتون چیزی کم داشت مثل ترشی یا شوری میتونین نمک یا سرکه رو اضافه کنین.
6. حالا سس سزارمون حاضره و فقط یه سالاد خوشمزه کم داره که سس لذیذمون رو بهش اضافه کرده و نوش جونش کنیم …
رومه خراسان: ماکارونی رژیمی در این آشفته بازار رژیمهای سفت و سخت، شاید یکی از بهترین گزینههایی باشد که میتواند به عنوان یکی از غذاهای مقوی و سالم انتخاب شود. مخصوصا اینکه ماکارونی یکی از پرطرفدارترین و دلبرترین غذاهای نسل جوان هم هست.
مواد لازم:
روش پخت
1. ابتدا هویج ها را نگینی و پیاز را نیز خلالی خرد کنید.
2. لوبیا سبز و قارچ ها را به سه قسمت تقسیم کنید.
3. پیاز را داخل قابلمه یا تابه با کمی روغن تفت دهید.
4.دو حبه سیر را ریز کنید.پس از خرد کردن سیر، آن را تفت دهید.
5. همه مواد را داخل ظرف بریزید و تفت دهید.
6. یک استکان آب به مواد اضافه کنید و اجازه دهید 10 دقیقه بپزد.
7. قابلمه مناسب اسپاگتی را روی اجاق قرار دهید و قابلمه را با آب پر کنید تا جوش بیاید.
8. سپس یک یا دو قاشق روغن مایع یا زیتون و نصف قاشق نمک به آب جوش اضافه کنید
10. آن گاه اسپاگتی ها را داخل قابلمه بریزید (می توانید آن ها را نصف یا به صورت کامل بریزید) و فرصت دهید تا اسپاگتی نرم شود. توجه داشته باشید که نباید له شود.
11. در صافی آن را آب کش کنید و کمی آب ولرم روی آن بریزید و اجازه دهید تا آب آن گرفته شود.
12. سپس آن را در ظرف مد نظر بریزید و با هم مخلوط کنید.
نوش جان!
درباره این سایت